گفتوگو با نخستین خلبانان زن ایران؛ ۴۸ سال پیش
در پاییز ۱۳۵۶ منصوره پیرنیا، خبرنگار مجله «زن روز» گزارش جالبی از نخستین گروه خلبانان زن ایرانی تهیه کرد؛ زنانی بلندپرواز که هوای تسخیر آسمانها و فضای بیکران را در سر داشتند. از این ۱۰ خانم خلبان دو نفرشان گواهینامه پرواز گرفته، و بقیه در شرف امتحانهایی برای دریافت گواهینامه بودند.
کن نیوز| در میان خلبانهای نسل جدید، برتر و پرتجربهتر از همه خانم ۳۳ سالهایست که «اکرم منفرد» نام دارد. او خانهدار و مادر پنج فرزند ۱۴ تا ۵ ساله است. خانم منفرد سابقه ۱۵۰ ساعت پرواز دارد و رکورد پرواز را در میان زنان خلبان شکسته است.
به گزارش کن نیوز؛ در پاییز ۱۳۵۶ منصوره پیرنیا، خبرنگار مجله «زن روز» گزارش جالبی از نخستین گروه خلبانان زن ایرانی تهیه کرد؛ زنانی بلندپرواز که هوای تسخیر آسمانها و فضای بیکران را در سر داشتند. از این ۱۰ خانم خلبان دو نفرشان گواهینامه پرواز گرفته، و بقیه در شرف امتحانهایی برای دریافت گواهینامه بودند. در ادامه، این گزارش جذاب را که به تاریخ ۷ آبان ۱۳۵۶ در «زن روز» منتشر شد میخوانیم:
... اما فقط این ده تن نیستند که در آسمان پرواز میکنند، دویست نفر زن دیگر که همه هنرجوی باشگاه هواپیمایی شاهنشاهی هستند با هواپیماهای بیموتور پرواز میکنند و بعضی هم آموختن فن چتربازی را وسیله سرگرمی و ورزش و تفنن قرار دادهاند و سه دختر جوان هم از میان آنها متخصص الکترونیک در رشتههای هواپیمایی شدهاند و سیزده دختر جوان هم تکنسین و مکانیک موتور هواپیما هستند. بدین ترتیب فعالیت این زنان و دختران جوان در رشتههای گوناگون خلبانی و پرواز و دورههای تکنیکی هواپیما ثابت میکند که زنان ایرانی هر روز سدهای جدید را از پیش پای خود برمیدارند...

اولین زن خلبان ایرانی
دیدار زنها و دخترهای جوان خلبان در فرودگاه قلعهمرغی یادآور چهره اولین زن خلبان، خانم عفت تجارتچی، است. زنی قویدل که روزگاری با هواپیماهای «چیپ مانک» آن قارقارکهای هوایی و نامطئن پرواز میکرد و نام خود را در تاریخ هوانوردی ایران به نام اولین زن خلبان به ثبت رسانید؛ اما اولین گواهینامه شخصی خلبانی را به نام یک شاهزاده خانم ایرانی صادر کردند.
والاحضرت شاهدخت فاطمه اولین زن ایرانی بودند که با هواپیمای «سسنا -۱۸۲» خلبانی را به پایان رسانیدند. والاحضرت که با هواپیمای «بیگل» نیز پرواز کردهاند و ده سال قبل گواهینامه خلبانی شخصی دریافت کردند، مدتی بعد پرواز با هلیکوپتر را ترجیح دادند و اکنون شخصا با هلیکوپتر فاصلههای دور را طی میکنند.
این مادربزرگ پرواز را وسیلهای برای فرار از مزاحمت مردها میدانست و میگفت: «وقتی در آسمان هستم میدانم که روی سر میلیونها مرد قرار دارم و آنها دیگر نمیتوانند به من فخر و افاده بفروشند!»
زنی در پرواز به دور دنیا
موج پرواز زنها موجی تازه و فصلی نیست و این سرگرمی از سالها قبل در میان زنان آمریکایی و اروپایی طرفدار پیدا کرده و از میان آنها یک زن ۸۴ ساله آمریکایی به نام خانم «ماریون رایس» اولین زنی بود که بهتنهایی با یک هواپیمای یکموتوره دور دنیا پرواز کرد. او که بهتنهایی بر فراز اقیانوس اطلس عبور میکرد سی سال سابقه خلبانی و ۵ هزار ساعت تجربه پرواز داشت. این مادربزرگ پرواز را وسیلهای برای فرار از مزاحمت مردها میدانست و میگفت: «وقتی در آسمان هستم میدانم که روی سر میلیونها مرد قرار دارم و آنها دیگر نمیتوانند به من فخر و افاده بفروشند!»
رکوردهای تازه
در میان خلبانهای نسل جدید، برتر و پرتجربهتر از همه خانم ۳۳ سالهایست که «اکرم منفرد» نام دارد. او خانهدار و مادر پنج فرزند ۱۴ تا ۵ ساله است. خانم منفرد سابقه ۱۵۰ ساعت پرواز دارد و رکورد پرواز را در میان زنان خلبان شکسته است. او اولین زنی است که بهزودی گواهینامه شخصی خلبانی را به گواهینامه بازرگانی تبدیل خواهد کرد. او بهزودی میتواند خلبان هواپیماهای کوچک مسافربری شود.

باشگاه هواپیمایی شاهنشاهی که دخترها و زنها در آن به فنون هوانوردی آشنا میشوند، سابقهای ۴۰ ساله دارد. حق عضویت در آن آزاد است و هیچ شرط و قیدی ندارد. وظیفه این باشگاه تعمیم و گسترش فن خلبانی در میان جوانان کشور است. دختران جوان خلبان مراحل مختلف آموزش را در شش آموزشگاه مدل، گلایدر و یا خلبانی هواپیماهای بیموتور و باموتور، آموزشگاه فنی و چتربازی و بالن میگذارند و آموزشگاه در شهرهای شیراز و اصفهان و مشهد نیز شعبه دارد و دختران شیرازی و اصفهانی و مشهدی نیز میتوانند عضو این باشگاه بشوند.
هنرجویان تحت تعلیم باشگاه از پرداخت هرگونه حق عضویتی معافاند و وقتی مقدمات پرواز را مجانا آموختند آنگاه برای هر ساعت پرواز باید مبلغی در حدود ۲۴۰ تومان بپردازند و پس از ۶۰ ساعت پرواز گواهینامه خلبانی شخصی یا بازرگانی بگیرند.
قلعهمرغی میعادگاه زنان و دختران خلبان تهران است و این اولین فرودگاه ایران است که به دستور رضاشاه... ساخته شده است. برای خلبان شدن و به دست گرفتن رل این مرکب آهنین پرنده باید مراحل دقیقی را گذراند. معاینات مختلف الکترو کاردیوگرافی از قلب و حساسیت گوش و عکسبرداری از سر و چشم باید دقیقا انجام شود و خلبان آینده برجسته بینی و و رنگ کوری [کور رنگی] نباید داشته باشد و جسما باید سالم و قوی باشد.
در آموزشگاه خلبانی شاهنشاهی دخترها با هواپیمای «بونانزا F.۳۳» نوعی هواپیمای بال ثابت مراحل آموزشی خود را میگذرانند، این نوع هواپیماهای یکموتوره آموزشی گرانقیمت و مجهز است و قدرت آکروباسی دارد و جالب آنکه نمونهای از آن در داخل آموزشگاه در اتاق کوچکی در انتهای راهرو قرار دارد. دیدن طیاره در اتاق بیننده را به تعجب وامیدارد و گردانندگان آموزشگاه فورا توضیح میدهند که اول هواپیما را آوردند و بعد ساختمان را ساختند!
دخترها در برنامه آموزشی خود پنج ساعت آشنایی با کابین هواپیما را در همین اتاق میگذرانند و قبل از هر پرواز پانزده دقیقه امنیت پرواز، انضباط پرواز و دو نوع آموزش آمادگی میگیرند و یک روز نوبت پرواز سلو «پرواز تنها» میرسد این پرواز معمولا پس از ده جلسه پرواز با معلم انجام میگیرد و آن روز روز خاطرهانگیزی در زندگی همه دخترهای خلبان است.
بازگشت از پرواز تنهای اول نیز خود مراسمی دارد، دوستان و همقطاران با سطلهای پر از آب در نزدیکی پارکینگ هواپیما به انتظار میایستند، خانم خلبان که از پرواز اول خود بازمیگردد به محض پیاده شدن از هواپیما بیرحمانه مورد هجوم قرار میگیرد و سطلهای پر از آب را به سر و رویش خالی میکنند.
خلبان تازهکار با مراقبتهای کامل و تحت نظر معلم به پرواز درمیآید و پروازهای دوم و سوم نیز به همین ترتیب تکرار میشود. بازگشت از پرواز تنهای اول نیز خود مراسمی دارد، دوستان و همقطاران با سطلهای پر از آب در نزدیکی پارکینگ هواپیما به انتظار میایستند، خانم خلبان که از پرواز اول خود بازمیگردد به محض پیاده شدن از هواپیما بیرحمانه مورد هجوم قرار میگیرد و سطلهای پر از آب را به سر و رویش خالی میکنند و بدین ترتیب مقدمش را به روی کره خاک «آبآلوده» تهنیت میگویند! دوستان در این روز پرخاطره فکر سرما خوردن تازه پرواز را نیز نمیکنند و تا میتوانند او را خیس میکنند، این حرکت حتی در سرمای زمستان نیز انجام میشود و بدین ترتیب دخترها البته ترجیح میدهند که اولین پرواز را در تابستان انجام بدهند!

شوهرم مشوقم است و گاهی به شوخی میگوید: «شما زنها بدون اجازه شوهرتان یا پدرتان در روی زمین حق سفر کردن ندارید آن وقت اجازه پرواز در آسمان میگیرید! آیا این عجیب نیست؟!»
آشنایی با دخترها و زنان خلبان
رکورددار ساعت پرواز در میان زنان خلبان، بانویی باپشتکار و فعال به نام خانم اکرم منفرد است. او عضو پروپاقرص باشگاه است و طی چهار سال عضویت خود در باشگاه با ۱۵۰ ساعت پرواز هوایی رکورددار بالاترین رقم ساعت پرواز در میان زنان خلبان شده است. خانم منفرد که گواهینامه خلبانی شخصی دارد پرواز را با هواپیماهای گلایدر آغاز کرده است و با آن نوع هواپیمای بیموتور ۵۰ ساعت پرواز مستقل انجام داده است. او میگوید:
- پرواز با هواپیماهای باموتور برایم لذتبخشتر است. در پرواز با این نوع هواپیماها پس از ۱۴ ساعت پرواز با معلم، یک روز بهتنهایی سوار «سسنا» شدم، آن بالا فقط آرزو میکردم سالم و زنده به زمین بازگردم. مدام فکر بچههایم بودم. وقتی به زمین بازگشتم مدتی گیج بودم و باورم نمیشد که تک و تنها به آسمان رفتهام و بازگشتهام. آن بالا آدم بیش از همیشه به خدا نزدیک است و یک موج عرفانی تن و جان انسان را فرامیگیرد. احساس آنکه کاری تازه کردهام غرور تازهای به من میداد و فرزندانم هم از این غرور بینصیب نیستند. آنها دائم برای مادر خلبانشان تبلیغ میکنند. شوهرم مشوقم است و گاهی به شوخی میگوید: «شما زنها بدون اجازه شوهرتان یا پدرتان در روی زمین حق سفر کردن ندارید آن وقت اجازه پرواز در آسمان میگیرید! آیا این عجیب نیست؟!»
خانم اکرم منفرد از اعضای باشگاه است و برای هر ساعت پرواز ۲۴۰ تومان میپردازد. پشتکار و سرسختی او برای هر یک ساعت پرواز هم ستودنی است. گاهی از ساعت ۷ صبح تا ۷ شب را در فرودگاه قلعهمرغی به انتظار مینشیند تا نوبت پرواز به او برسد. میگوید:
- این همه انتظار برای یک ساعت پرواز میارزد؛ زیرا در آسمانها کششی بیانتها وجود دارد و بعد از چند بار پرواز نوعی اعتیاد و حرص پرواز در انسان به وجود میآید.
قبل از آموختن فن خلبانی هرجا برای کار میرفتم تا میفهمیدند پنج بچه دارم، کار به من نمیدادند و من خواستم ثابت کنم که زن حتی اگر مادر پنج بچه باشد لایق است.
این خانم خانهدار که با پشتکار خود تحسین مردان خلبان را برانگیخته است نوعی انقلاب نیز در میان زنهای خانهدار به وجود آورده است. او معتقد است که در جامعه ما با همه شعارهایی که درباره آزادی زنان داده شده، مردها هنوز زنها را قبول ندارند و نمیگذارند زن شانس خود را در کارهای فنی و سنگین آزمایش کند. زنها باید دنبال کارهای مردانه بروند تا اثبات انقلاب شود و مردها بالاخره باور کنند که زن از موش نمیترسد! خانم منفرد میگوید:
- قبل از آموختن فن خلبانی هرجا برای کار میرفتم تا میفهمیدند پنج بچه دارم، کار به من نمیدادند و من خواستم ثابت کنم که زن حتی اگر مادر پنج بچه باشد لایق است. [...] ما باید کاری کنیم که مردها با پوزخند پشت سر و جلوی روی ما نگویند: آزادی و تساوی حقوق و نان مفت را دولت و قانون به شما داده است و الا خودتان که لیاقت ندارید!
مشکل بزرگ من در شهرم شیراز پرواز با هواپیما نیست. بلکه مشکلات زمینی دارم و همه آن مشکلات ناشی از طرز تفکر عقبمانده مردهاست. هر قدر هم ما زنها بخواهیم مثل مردها جدی کار کنیم باز مردها ما را به شوخی میگیرند و پشت چشم نازک میکنند و میگویند: «بهبه، بهبه خانم خوشگل خلبان!» وقتی از یک پرواز برمیگردیم و سوار سرویس میشوم، نزدیکیهای منزل باید علامتهای خلبانی را از روی لباسم بردارم تا یونیفورمم تبدیل به یک بلوز ساده بشود و مردم مرا به عنوان یک خلبان زن نشناسند و گرنه باید منتظر باران متلکها باشم.
دختری از شیراز سوار بر مرکب پرنده
شهلا دهبزرگی، این دختر شیرازی از هنرجویان آموزشگاه خلبانی در شیراز است. سه خط زرد روی شانه لباسش هست که علامت خلبانی اوست. از ماه دیگر که گواهینامه خلبانی را در کیف گذاشت همه امیدوارند که روزی او اولین معلم خلبان زن باشد و کار و شغل تازهای برای زن ایرانی به وجود آید. شهلا آموزش خلبانی را از کلاس دهم دبیرستان شروع کرده است. او ابتدا در ساختن هواپیماهای «کشی» شرکت کرده و پس از موفقیت در ساختن هواپیماهای مدل، به پرواز با گلایدر تشویق شده و در پرواز با هواپیماهای باموتور ۶۰ ساعت تجربه پرواز دارد و بهزودی موفق به دریافت گواهینامه بازرگانی میگردد. احساس او از اولین پرواز یادآور دلهرههای زیادی است. وی میگوید:
- اولین پرواز را از منطقه شمالی شیراز شروع کردم و روی منطقه بیابانی و غیرمسکونی گشتی زدم و در آن لحظه فقط احساس شادی و فتح و پیروزی داشتم، مشکل بزرگ من در شهرم شیراز پرواز با هواپیما نیست. بلکه مشکلات زمینی دارم و همه آن مشکلات ناشی از طرز تفکر عقبمانده مردهاست. هر قدر هم ما زنها بخواهیم مثل مردها جدی کار کنیم باز مردها ما را به شوخی میگیرند و پشت چشم نازک میکنند و میگویند: «بهبه، بهبه خانم خوشگل خلبان!»
وقتی از یک پرواز برمیگردیم و سوار سرویس میشوم، نزدیکیهای منزل باید علامتهای خلبانی را از روی لباسم بردارم تا یونیفورمم تبدیل به یک بلوز ساده بشود و مردم مرا به عنوان یک خلبان زن نشناسند و گرنه باید منتظر باران متلکها باشم. اگر سطح فکر مردم بالا بود من حالا میتوانستم بهراحتی وارد شرکتهای مسافری هواپیمایی بشوم و کار کنم و حال آنکه همه زحمات و پشتکار را باید در خانه دفن کنم زیرا هنوز جامعه مردانه هنر و لیاقت زن را باور ندارد و به آن اعتماد نمیکند. به عقیده من برای زن انقلابی آسایشی وجود ندارد و باید تا به ثمر رسیدن کامل تساوی حقوق زن و مرد کوشش کند تا رسم و سنتهای هزارساله جای خود را به قضاوت و فکر جدید بدهد.
جوانترین دختر خلبان
ساساندخت ساسانی دختر بیستسالهایست که خلبان شده است. او دیپلمه ریاضی و دانشجوی سال سوم حسابداری شرکت نفت است. با ۶۵ ساعت پرواز با سسنا و بونانزا عاشق از زمین کندن و به آسمان پریدن است، میگوید:
- وقتی پرواز میکنم هر لحظه که زمین زیر پایم کوچک و کوچکتر میشود، مشکلات زمینی را هم فراموش میکنم وقتی آسمان لایتناهی را بالای سر خود میبینم احساس غرور میکنم و پیش خود میگویم زنی که در زمین آنقدر کم و کوچک شمرده میشود حالا ببین سر از کجای آسمان درآورده است. وقتی به زمین برمیگردم و پشت رل اتومبیل مینشینم از روی عادت آنقدر سرعت میروم که همه میگویند: «خانم مگر پشت جت نشستی!»
در میان همه شاگردان دوره آموزش موتور، من تنها دختر بودم و همه پسرها با ملامت میگفتند: «تو جای یک پسر را در این کلاس گرفتهای و نمیتوانی از عهده امتحانات این رشته فنی و سنگین برآیی»
دختر جوان تکنسین هواپیما
فروزنده زند میرالوند دختر ۲۵ ساله، پرواز را با هواپیماهای گلایدر شروع کرده و ۴۵ ساعت تجربه پرواز با این نوع هواپیماهای بیموتور دارد. برای او که تکنسین هواپیما نیز هست وحشت پروازهای اول به جای مانده، میگوید: «برای اولین پرواز، دو سه بار به فرودگاه رفتم، یا هوا خراب بود یا نوبت به من نمیرسید، آن روز که با استادم پرواز آموزشی را شروع کردم از سختترین روزهای زندگیام است. استادم در آسمان پیست رقص پیدا کرده بود، و آنقدر در آسمان ویراژ داد که تا دو روز از ترس دلدرد داشتم.
با آنکه آشنایی کامل به موتور هواپیما دارم تا چند روز از پرواز میترسیدم، مادرم هم علاقهای به پرواز من نداشت. روزهای آموزش در آموزشگاه نیز برایم سخت بود، در میان همه شاگردان دوره آموزش موتور، من تنها دختر بودم و همه پسرها با ملامت میگفتند: «تو جای یک پسر را در این کلاس گرفتهای و نمیتوانی از عهده امتحانات این رشته فنی و سنگین برآیی» اما استادانم معتقد بودند که من بهتر از پسرها پیچهای اطمینان را میبندم و در کارهای مکانیکی دقیقتر هستم. بالاخره در امتحانات ثابت شد که من حقی از پسری ضایع نکردهام.
فروزنده میگوید: من آسمان را به خاطر وسیع بودن و باز بودن آن دوست دارم در آن فضای لایتناهی دیگر نه مزاحمی وجود دارد و نه چراغ راهنما و نه جریمه سنگین. به همین دلیل خلبانی را بیش از رانندگی دوست دارم. آسمان را دوست دارم زیرا که در فضای آن مثل روی زمین در حق زن تبعیضی نیست. در حالی که روی زمین برای هر پرواز حتی برادر کوچکترم توقع دارد از او اجازه بگیرم!

دخترها و صنعت هواپیماسازی
دخترهای جوان از ۸ سال قبل شانس ورود به دانشکده فنی هواپیمایی را یافتهاند و امروزه ۱۶ دختر فارغالتحصیل در رشتههای الکترونیک و تکنسین هواپیما هستند. آنها که معمولا از میان فارغالتحصیلان رشته ریاضی دبیرستانها انتخاب میشوند، در طول سه هزار ساعت آموزش، کار خود را از تکنسین پایه آغاز میکنند و در رشتههای بدنه و موتور و سپس الکترونیک هواپیما آموزش میبینند. آنها در این زمان نسبتا طولانی با انواع و اقسام هواپیماها آشنا میشوند و پس از گذراندین دوره دوساله و امتحانات آخر، به عنوان کارشناس الکترونیک و الکترونیک هواپیمایی در بخشهای فنی زمینی صنعت هواپیماسازی مشغول به کار میشوند.
در میان دخترهای جوانی که پا به صنعت هواپیمایی گذرادهاند سال گذشته خانم «بهجت خرم» از تهران با طرح بسیار جالبی برنده دوم مسابقات طراحی هواپیما در سطح ایران شد و در مسابقات بینالمللی کشورهای عضو فدراسیون بینالمللی باشگاههای هواپیمایی او یکی از سه ایرانی برنده دیپلم «گاگارین» بود، این دیپلم که به نام «یوری گاگارین» اولین فضانورد شوروی است به «بهجت خرم» این دختر ایرانی تعلق گرفت و نشان داد که زن ایرانی از هر در بستهای که عبور کند بالاخره نشانهای از لیاقت و کاردانی از خود برجای میگذارد.

ارسال نظر