|

یادداشت مهندس ساعدی برای کن‌نیوز:

مدیریت رقابت یا رقابت مدیران؟

مدیریت رقابت یا رقابت مدیران؟

در شماره اول مطالبی در رابطه با مفاهیم «پیچیدگی» و «عدم اطمینان» ارایه و تاثیر آنها بر مدیریت سیستم‌های مختلف، به‌ویژه سیستم هوانوردی را بررسی کردیم. ملاحظه شد که هم «پیچیدگی» و هم «عدم اطمینان» در صنعت حمل‌و‌نقل هوایی در بالاترین سطح قرار دارد ...

بنابراین در صورتی که مدیران نتوانند با بهره‌گیری از روش‌های مناسب پیچیدگی را کاهش دهند و یا عدم اطمینان محیطی را مدیریت نمایند زمان زیادی را صرف این دو مورد خواهند نمود که آنها را از برنامه ریزی و مسایل اساسی سازمان بازخواهد داشت.

 در این شماره قصد داریم یکی دیگر از جنبه‌های مدیریت استراتژیک را بررسی کنیم که می‌تواند ما را در درک بهتر محیط کسب و کار یاری رساند. در راستای ادامه سلسله مقالات مدیریت هوانوردی، گفت‌و‌گویی با مهندس علیرضا ساعدی ترتیب دادیم که شرح آن را در پی می‌خوانید:

 شاید یکی از مهمترین مواردی که بر یک کسب‌و‌کار تاثیر می‌گذارد، رقابت یا نیروهای موثر بر رقابت باشد. نیروها و عوامل مختلفی بر کیفیت رقابت تاثیر دارند که در ادامه به نقل از مایکل پورتر به پنج مورد از آنها اشاره و سپس آنها را در صنعت حمل‌و‌نقل هوایی بررسی می‌‎کنیم.

  • رقابت بین رقبای موجود

 همانطور که از عنوان این مورد پیداست، رقبای حاضر در هر کسب‌و‌کار و صنعتی بر یک دیگر تاثیر مستقیم دارند. در صنعت حمل‌و‌نقل هوایی نیز این مورد به وضوح مشاهده می‌شود، هرچند بازار کشورها و مناطق مختلف یکسان نیست. به عنوان مثال، در بازار داخلی شرکت‌های مختلفی حضور دارند که به مسافران (مشتریان) خدمات ارایه و درآمد کسب می‌کنند و البته مهم است توجه داشته باشید که شرکتهای حاضر در رقابت در طول زمان تا حدود زیادی بازار هدفشان را از یکدیگر جدا می کنند، بنابراین این عامل تاثیر چندانی در رقابت بین آنها ندارد. پس از نقطه‌نظر یک مدیر، پیچیدگی و عدم اطمینان از این بابت کمتر خواهد بود. به‌طور کلی این عامل در طول زمان به علت شکل گرفتن بازار اثر خود را به تدریج از دست میدهد.

  • کالاهای جایگزین

این نیرو به‌طور کلی به همه مواردی اشاره دارد که بتوانند جایگزین محصول یا خدمات حاصل از هر کسب‌و‌کاری شوند. برای نمونه تلفن همراه را در نظر بگیرید که امروزه تا حدود زیادی جای تلفن، فکس، دوربین عکاسی، پخش‌کننده موسیقی و... را گرفته است. در صنعت حمل‌و‌نقل هوایی نیز محصولات جایگزین می‌توانند خطری برای ایرلاین‌ها به حساب بیایند و در سال‌های اخیر از تاثیرگذارترین عوامل بر رقابت بین خطوط هوایی بوده‌اند. مثلا قطارهای تندرو را در نظر بگیرید که شاید در صورت وجود، انتخاب جایگزین بسیاری از مردم باشند. اینترنت مثال خوب دیگری است که در موارد مختلف کالای جایگزینی برای خدمات هوایی بوده است، برای نمونه جلسات کاری را در نظر بگیرید که در گذشته حتما با حضور فیزیکی افراد همراه بود، اما امروزه به لطف اینترنت، جلسات به طور همزمان و بدون نیاز به حضور اشخاص برگزار می‌شود. وضع در مورد ارسال نامه نیز به همین شکل است که امروزه با استفاده از پست الکترونیکی نیاز به ارسال نامه فیزیکی به مراتب کاهش یافته است.

  • رقبای تازه‌وارد

ورود به بازار برخی از صنایع دشوار است و تازه‌واردها باید موانع بسیاری را پشت سر بگذارند تا بتوانند کسب‌و‌کارشان را راه‌اندازی و مدیریت کنند. هرچند در دنیا ورود به صنعت هوانوردی را امری ساده می‌دانند، اما به عقیده من در کشور ما شرایط ورود چندان هم ساده نیست. یکی از موارد پیش روی تازه‌واردها، قوانین حاکم است که الزامات مختلفی را به تازه‌واردها تحمیل می‌کند. با این اوصاف در بازار داخلی ما این مساله به نفع شرکت‌هایی است که در این صنعت حضور دارند و جای پایشان را محکم کرده‌اند. این شرکت‌ها نیاز ندارند که برای رقابت با تازه‌واردها چاره‌اندیشی کنند. شایان ذکر است اگر شرکتی بتواند در بازار داخلی ما وارد صنعت هوایی شود، بدان معنی است که رقیب نسبتا سرسختی بوده! پس می‌توان تاثیر این نیرو بر بازار رقابت را متوسط خواند.

  • قدرت چانه‌زنی مشتری

    قدرت چانه‌زنی مشتری به وضعیت مجموعه‌ای برمی‌گردد که به مشتری محصول یا خدمات ارایه می‌کند. مسلما هرچه تعداد مشتریان کمتر باشد، قدرت چانه‌زنی آنها بیشتر خواهد بود. اگر یک شرکت فرضی تنها دو مشتری داشته باشد و یکی از آنها را از دست بدهد، 50 درصد از بازار خود را از دست داده است، بنابراین این دو مشتری می‌توانند با گرفتن امتیازهای ویژه از محصول یا خدمات مورد نظرشان بهره‌مند شوند. می‌توان تاثیر این نیرو را در صنعت حمل‌و‌نقل هوایی با یک مثال تصریح کرد؛ تا چندی پیش در بازار داخلی کشور ما آژانس‌های هواپیمایی تنها مشتری ایرلاین‌ها بودند و قاعدتا اگر تعداد آژانس‌های متقاضی زیاد بود، قدرت چانه‌زنی کمتری داشتند و ایرلاین می‌توانست بلیط خود را با حداکثر سود به آنها بفروشد. در این میان اتفاق جالبی رخ می‌داد: ایرلاین‌ها سعی می‌کردند با دادن امتیازات ویژه به آژانس‌های هواپیمایی، صندلی‌های پروازشان را هرچه بهتر به فروش برسانند. بنابراین ممکن بود برخی از آژانس‌ها و به مرور تعداد معدودی از آنها باقی بمانند که تنها مشتریان شرکت هواپیمایی باشند. در نهایت این انحصار به ضرر ایرلاین‌ها تمام می‌شد، چرا که قدرت چانه‌زنی آژانس‌های هواپیمایی زیاد می‌شد. این مورد هم در بازار رقابت نیروی موثری به حساب می‌آید.
    انتهای مقاله
     
  • قدرت تامین‌کننده‌ها

در اینجا، جای مشتری و ارایه‌دهنده محصول یا خدمات بند قبل عوض می‌شود، یعنی شرکت‌های هواپیمایی مشتری هستند و شرکت‌های مختلفی که به آنها خدمات می‌دهند، ارایه‌کننده. البته شرایط مساله تفاوت چندانی ندارد، چرا که هرچه تعداد ارایه‌کننده‌ها بیشتر باشد، قدرت چانه‌زنی مشتری افزایش خواهد یافت و این دقیقا با آنچه در بند قبل گفته شد، همخوانی دارد. چون در بازار داخلی تعداد ارایه‌کننده‌های خدمات به ایرلاین‌ها محدود است، بنابراین قدرت چانه‌زنی شرکت‌های هواپیمایی زیاد نیست.

مسلما تمامی موارد گفته‌شده بر دو مفهوم پیچیدگی و عدم اطمینان اثر دارند و باید تا جای ممکن با مدیریت بهینه آنها شرایط کسب‌و‌کار را بهبود بخشید.

ارسال نظر