|

بخش اول

آشنایی با کلیات و مبانی رفتار سازمانی

آشنایی با کلیات و مبانی رفتار سازمانی

شاید بتوان مدیریت رفتار سازمانی یا Organizational Behavior را یکی از کلیدی‌ترین و زیر‌بنایی‌ترین درس‌ها در دوره‌های مدیریتی دانست. مبحث مدیریت رفتار سازمانی با به‌کارگیری و استفاده از دانش‌های گوناگون، می‌کوشد مجموعه‌ای از مبانی اولیه رفتارشناسی فردی و سازمانی را به ما بیاموزد. در این موضوع مقدمه‌ای کلی برای آشنایی بیشتر شما با مدیریت رفتار سازمانی است تا بتوانیم در ادامه‌ی آن، مباحث رفتار سازمانی را به شکلی جدی و حرفه‌ای مورد بحث و بررسی قرار دهیم

تعریف رفتار سازمانی چیست؟ مدیریت رفتار سازمانی به چه می‌پردازد؟

مدیریت رفتار سازمانی یا Organizational Behavior یکی ازمباحث پایه مدیریت است که سال‌هاست در بیشتر دوره‌های مدیریتی در سراسر جهان، آموزش داده می‌شود.

قدیمی بودن و ریشه‌دار بودن مفهوم رفتار سازمانی، به آن معنی نیست که دانش مدیریت رفتار سازمانی هم تا همین حد، قدمت و سابقه دارد، از عمر رسمی این رشته، صرفا چند دهه می‌گذرد. البته این را هم باید بگوییم که طی یک یا دو دهه‌ی اخیر، رفتار سازمانی به شکل ویژه‌ای مورد توجه قرار گرفته است. کتاب‌های گوناگونی با عنوان مدیریت رفتار سازمانی تالیف شده اما بی‌تردید شناخته‌ شده‌ ترین کتاب در میان آن‌ها، کتاب مدیریت رفتار سازمانی نوشته‌ی استیفن رابینز است.

وقتی می گوییم رفتار سازمانی، باید تعریف خودمان را از واژه‌ی سازمان مشخص کنیم و بگوییم سازمان چیست.

واژه‌ی سازمان که گاهی در فارسی به صورت ارگان هم به‌کار می‌رود، برای همه‌ی ما کم ‌و‌ بیش آشناست و معمولا هر روز آن را در نوشته‌ها و خبرها می‌خوانیم و در صحبت‌ها به‌کار می‌بریم.

پس چرا باید برای تعریف سازمان وقت بگذاریم؟ آیا کسی هست که مفهوم سازمان را نداند؟

مسئله این‌جاست که وقتی از رفتار سازمانی حرف می‌زنیم، مهم است که تعریف درستی از سازمان در ذهن داشته باشیم تا بتوانیم تشخیص دهیم که آیا اصلا ما مخاطب رفتار سازمانی محسوب می‌شویم یا نه؟

اما به علت بار معنایی خاص واژه‌ی سازمان در زبان فارسی، تصویر ذهنی بسیاری از ما از این واژه با آن‌چه در مدیریت از آن مد نظر است، تفاوت دارد.

 

کمی فکر کنید و ببینید که سازمان را معمولا در کجاها شنیده‌اید:

سازمان هواپیمایی کشوری

سازمان سنجش آموزش کشور

 

برای بسیاری از ما، سازمان به عنوان یک مجموعه‌ی بزرگ با ماموریت‌های ویژه‌ و غالبا دولتی جا افتاده است و اگر بخواهیم همین مفهوم را مبنای تعریف رفتار سازمانی قرار دهیم، بخش مهمی از دانشجویان مدیریت و کسب و کار که عضو چنین سازمان‌هایی نیستند نیازی به درس رفتار سازمانی نخواهند داشت.

اما آیا واژه‌ی سازمان در ادبیات مدیریت و کسب و کار هم با همین معنا به‌کار می‌رود؟

برای یافتن پاسخ این پرسش، باید با مراجعه به چند منبع معتبر، تعریف سازمان را مرور و بررسی کنیم:

 

تعریف سازمان از نظر رابینز و جاج

سازمان یک واحد اجتماعی متشکل از دو نفر یا بیشتر است به صورت نسبتا پیوسته برای دستیابی به یک یا چند هدف مشترک فعالیت می‌کند. 

در واقع  سازمان را می‌توان مجموعه‌ای از افراد در نظر گرفت که در کنار هم و با هماهنگی هم کار می‌کنند تا به هدف‌های فردی و جمعی خود برسند. 

 رفتار سازمانی در این نقطه متولد می‌شود. تلاش انسان‌ها برای ایجاد همگرایی و همسویی بین انسان‌ها و ساختارهای انسانی، بین فرد و سازمان طوری که با کمترین هزینه و اصطکاک، خواسته‌های همه تامین شود.

 

رفتار سازمانی و رهبـــری: 

امروزه دیگر مطمئن هستیم که موفقیت سازمان مستقیما به استفاده موثر نیروی انسانی بستگی دارد و مدیر موفق کسی است که بتواند به خوبی از افراد خود بهره برده و توان آن‌ها را به کار گیرد.

بدین منظور مدیر می‌بایست یک رشته مهارت‌ها و توانایی‌ها را کسب کند که در حوزه رفتار سازمانی به آن‌ها پرداخته می‌شود.

برای این‌که بهتر درک کنید رفتار سازمانی چیست، مناسب است که صحبت‌های نیگل نیکولسون استاد مدرسه کسب و کار لندن را که در مقدمه‌ی دائره‌المعارف رفتار سازمانی آمده بخوانید:

رفتار سازمانی، بررسی رفتار انسان‌ها در محیط سازمانی و بررسی رفتار سازمان‌ها در محیط اقتصادی و اجتماعی است.

با این تعریف، قسمت عمده‌ی آنچه ما امروز، به عنوان ارزشمندترین دستاوردهای زندگی بشر می‌شناسیم و همینطور قسمت عمده‌ی آنچه امروز موجب نفرت و شرمساری نسل بشر است، به نوعی با رفتار سازمانی ما مرتبط بوده است:

از ساخته شدن دیوار چین، تا جنایات هیتلر؛ از تولید اتوموبیل تا همه جنگ‌های بزرگ بشر؛ از مذاهب تا سیستم‌های ارتباطی در جامعه.

حتی در سطح فردی هم، ریشه‌ی بخش عمده‌ای از موفقیت‌ها و شکست‌های ما را می‌توان در ساختارها و رابطه‌های سازمانی جستجو کرد.

 

چالش‌های فرا روی مدیران در کاربرد اصول و مفاهیم رفتار سازمانی

گوناگونی نیروی کار

جهانی شدن سازمان

تفویض اختیار

نوآوری و ایجاد تغییر

کم شدن وفاداری کارکنان

 

 

حوزه مطالعاتی رفتار سازمانی:

رفتارفرد (انگیزش،شخصیت ،ادراک و ...)

رفتارگروه (پویایی گروه، تعارض و ...)

رفتارسازمانی (فرهنگ سازمانی، مدیریت تغییر و بهبود و بازسازی سازمان و ...)

  سطح مورد مطالعه در رفتار سازمانی بطور کلی خرد نگر است

 

گوناگونی نیروی کار

سازمان‌ها ناگزیرند افرادی را استخدام کنند که از نظر جنس، نژاد و قومیت متفاوت بوده و به تبع آن هنجارها و ارزش هایشان با هم فرق دارد. 

 

جهانی شدن سازمان:

مدیران باید بتوانند با افراد متعلق به فرهنگ‌های مختلف کار کنند.

1. ممکن است مدیری پستی در خارج از کشور خود بپذیرد که در این حالت با نیروی کاری سروکار خواهد داشت که از نظر نیاز، نگرش و تشویق و ترغیب با افراد بومی متفاوت است 

2. در داخل کشور هم مدیر با نیروی کاری روبرو می‌شود که در فرهنگ‌های گوناگون پرورش یافته است.

 

تفویض اختیار:

کنترل کامل امور به دست کارکنان. 

وجود گروه‌های متخصص و خودگردان که می‌توانند بدون وجود رئیس و سرپرست کارهای خود را اداره کنند. 

 

 

نوآوری و ایجاد تغییر: 

سازمان‌های موفق کنونی باید در پی نوآوری باشند و برای حفظ بقا همواره افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را پذیرا باشند.

در گذشته مدیریت شاهد ثبات و پایداری نسبتا طولانی بود و سازمان به ندرت دوره‌های کوتاه و تغییرات سریع را تجربه می‌کرد. امروزه به دلیل رشد روزافزون تکنولوژی عناصر محیطی همواره دستخوش تغییرات زودگذر است.

 

کم شدن وفاداری کارکنان:

پدیده رقابت جهانی باعث شده تا شرکت‌ها امنیت شغلی، سابقه خدمت و پاداش‌های مناسبی را که به کارکنان قدیمی خود می‌دادند، کاهش دهند. این تغییرات باعث شده است که وفاداری اعضا و کارکنان به سازمان‌ها کاهش یابد.

ارسال نظر