|

خطر حیات وحش برای صنعت هوانوردی

خطر حیات وحش برای صنعت هوانوردی

برخورد حیوانات با هواپیمای در حال پرواز، در حال نشستن یا برخاستن، «Wildlife Strike» نام دارد که از رایج ترین سناریوهای آن می توان به برخورد «پرندگان» با هواپیماها اشاره کرد.

برخورد حیوانات با هواپیمای در حال پرواز، در حال نشستن یا برخاستن، «Wildlife Strike» نام دارد که از رایج ترین سناریوهای آن می توان به برخورد پرندگان با هواپیما که تحت عبارت «Bird Strike» بیان می شود، اشاره کرد. این در حالیست که افزایش تعداد فرودگاه های ساخته شده و پروازها، باعث شده است تا این موضوع نه تنها در مورد پرندگان، بلکه در مورد دیگر حیوانات نیز قابل بحث و بررسی باشد. 

«Wildlife Strike» ممکن است در هر مرحله از پرواز رخ دهد، اما احتمال وقوع آن در مراحل حرکت هواپیما بر روی «سطوح عملیاتی» (Maneuvering Area) یا به اصطلاح «تاکسی کردن» (Taxing)، برخاستن، «ارتفاع گرفتن اولیه» (Initial Climb)، «تقرب» (Approach) و نشستن بیشتر است؛ دلیل این موضوع، پرواز بیشتر پرندگان در ارتفاع پایین و تحرکات سایر حیوانات بر روی «سطوح عملیاتی» فرودگاه است. بر همین اساس در مطلب پیش رو بر آن شدیم تا برای نخستین بار به صورت انحصاری از زوایه دید های مختلف، به تحلیل و بررسی این موضوع بپردازیم.

 «Wildlife Strike» تهدید مهمی برای «میزان ایمنی» (Safety Level) یک هواپیمای در حال عملیات است. «ترک خوردگی» (Cracked) یا شکستگی «شیشه کابین خلبان» (Windshield) که می تواند «کاهش فشار» (Depressurization) داخل کابین و احتمال آسیب دیدن خلبان را با خود به همراه داشته باشد، بروز نقص در موتور به دلیل وارد شدن حیوان به داخل آن که به اصطلاح «Ingestion» نام دارد و می تواند منجر به «انصراف از برخاستن» (Aborted Take Off) یا «فرود اضطراری» (Emergency Landing) شود، وارد شدن «آسیب ساختاری» (Structural Damage) به بدنه، سطوح کنترل یا چرخ ها که به طور بالقوه می تواند باعث اتفاقات ثاویه و بعدی شود، و اثرات دیگر مانند مسدود کردن ورودی های سامانه «Pitot-Static» که می تواند باعث مخابره شدن داده های اشتباهی به نشانگرهای خلبان شود، از جمله مهم ترین پیامدهای «Wildlife Strike» محسوب می شوند. در این میان خسارت وارده ناشی از این پیامدها، بستگی به عوامل متعددی دارد.

برای مثال هواپیماهای کوچک تر نسبت به هواپیماهای بزرگ تر آسیب پذیرترند، حیوانات با اندازه بزرگ تر و وزن سنگین تر با توجه به متناسب بودن انرژی ضربه برخورد با این دو پارارمتر می تواند آسیب قابل توجه تری به هواپیما وارد کند، و در نهایت سرعت هواپیما و حیوان در هنگام ضربه برخورد، با توجه این امر که «انرژی جنبشی» (Kinetic Energy) متناسب با مجذور سرعت نسبی دو جسم است؛ بدین معنا که هر چقدر سرعت نسبی بین هواپیما و حیوان در لحظه برخورد بیشتر باشد، آسیب وارده نیز چشمگیر است. البته به طور معمول با لحاظ کردن بسیار سریع تر بودن هواپیما، سرعت حیوان را می توان نادیده گرفت. تراکم و سفتی حیوان، و زاویه برخورد از جمله دیگر عوامل تاثیرگزار هستند.

در همین راستا مدیریت این موضوع که با عبارت «Wildlife Management» تعریف می شود، در هر دو فضای داخل و «نزدیکی» (Vicinity) فرودگاه ها، موضوع حائز اهمیت و غیر قابل چشم پوشی است، و به طور معمول مشکلات مرتبط با آن به راحتی قابل حل نیست. در واقع دشوار بودن مدیریت این موضوع می تواند برابر با دست بردن داخل ساختار اقلیم یک زیستگاه در راستای منطبق سازی آن با شرایط عملیاتی یک فرودگاه باشد.

03

در این میان، پرندگان 97 درصد، پستانداران حدود 3 درصد و خزندگان کمتر از 1 درصد از برخوردها را شامل می شوند. با توجه به آمار قابل توجه برخورد های ناشی از پرندگان، «اداره هوانوردی فدرال» FAA (Federal Aviation Administration) مدت هاست که با تشکیل کمیته ای تحت عنوان «Bird Strike Committee» با هدف «مدیریت شیوع پرندگان» (Management Of Birds Prevalence) به دنبال راه کارهایی برای رسیدگی به این مشکل است. البته اگر چه اکثر موارد «Bird Strike» گزارش شده، یا تاثیر کمی بر روند پرواز داشته یا کاملا بی تاثیر بوده، نمی توان از تاثیر برخورد دسته های پرندگان - بخصوص دسته پرندگان بزرگ – با هواپیما چشم پوشی کرد که می تواند صدمات قابل توجه تر و جدی تری به هواپیما وارد کند تا جایی که دیگر نتواند به پرواز کردن خود ادامه دهد. از جمله مهم ترین این راه کارها برای مقابله با این موضوع می توان به «برنامه ریزی فرودگاهی» (Airport Planning) اشاره کرد. 

محوطه سازی نامناسب می تواند حیوانات را به فرودگاه جذب کند و احتمال وقوع «Wildlife Strike» را افزایش دهد؛ چرا که حیوانات به مناطقی جذب می شوند که منعکس کننده زیستگاه طبیعی آن هاست و به عبارتی نیازهای اساسی زندگی آن ها مانند غذا و آب را تامین می کند. با جمع آوری اطلاعات و کنترل زیر ساخت های چنین مناطقی که زیستگاه های احتمالی حیوانات محسوب می شوند، میتوان احتمال وقوع این موضوع را کاهش داد. بر همین اساس این موضوع نقش مهمی در کاهش خطر برخورد حیوانات و بخصوص پرندگان دارد. در همین راستا «برنامه ریزی فرودگاهی»، به معنی شناسایی زمین و عوارضی مانند پارک  ها و مناطق مهار و لایروبی فاضلاب هاست که پتانسیل جذب پرندگان و به طور کلی حیوانات به خود را دارد. بنابراین مدیریت کاربری این زمین ها می تواند ایفای نقش بسزایی در کاهش میزان جاذبه آن ها برای انواع حیوانات داشته باشد. از طرفی حصارکشی محیطی، مدیریت چمن، استفاده از تکنیک های ترساندن، از جمله دیگر راهکارهای این موضوع محسوب می شود.

با این حال علاوه بر اقدامات فرودگاهی، با توجه به ارزیابی های ریسک صورت گرفته در رابطه با «Wildlife Strike»، هواپیماها هم باید از حداقل پیش نیازهای ساختاری و سازه ای نیز برخوردار باشند تا در صورت وقوع این موضوع، بتوانند «قابلیت پرواز» خود را در سطح ایمنی قابل قبول حفظ کنند.

02

در سال 2009، اتفاق افتاده برای پرواز ایرباس A320 سری 200 خطوط هوایی «US Airways» در نیویورک، که پس از برخاستن در شرایط هواشناسی به اصطلاح «VMC» (Visual Meteorological Conditions) با دسته ای از غازهای کانادایی برخورد کرد، و دچار «Ingestion» و از دست دادن هر دو موتور خود شد، نشان داد که بروز سانحه به دلیل «Wildlife Strike» - در اینجا مورد برخورد با پرندگان مورد نظر است -  می تواند هواپیما را دچار شرایط بحرانی منتهی به حتی یک فاجعه کند. بر همین اساس استاندارد هایی برای هر دو بدنه و موتور هواپیما در بخش های 33-77 و 25-571 از اسناد «14 CFR» و همچنین بخش های CS-E 800 – که به «Bird Strike & Ingestion» معروف است – و CS-25.631 از اسناد «EASA» تعریف شده است تا از همچنان تداوم پرواز هواپیما، پس از برخورد با یک پرنده با وزن بین 1.8 تا 3.65 - با توجه به فاز پروازی که در آن قرار دارد - یا برخورد با دسته ای از پرندگان 0.85 کیلوگرمی، اطمینان حاصل شود.

در انتها نیز اشاره کردن به این موضوع خالی از لطف نیست که موضوع «Wildlife  Strike» نیز مانند بسیاری از شرایط و سناریوهایی که امکان دارد خلبان در طول یک پرواز با آن مواجه شود، همواره در مباحث آموزشی لحاظ می شود. 

نویسنده: علیرضا عشاقی

ارسال نظر